یادگیری ماشینی یکی از مباحث جدید فناوریهای برتر طی ماههای اخیر بوده و در حال حاضر، طیف وسیعی از کسبوکارها آن را در فرایندهای کاری خود بهکار میبرند. بهطور خلاصه میتوان گفت، یادگیری ماشینی یکی از کاربردهای هوش مصنوعی (AI) است که بهواسطهی آن سیستمها میتوانند بدون برنامهریزی مستقیم، کارایی خود را بهبود ببخشند. گوگل با تمرکز بر توسعهی برنامههای کامپیوتری که بهمنظور یادگیری خودکار به اطلاعات دسترسی دارند، روی پلتفرم AI خود از هوش مصنوعی استفاده میکند تا بدین ترتیب از همهی خدمات آن، از جمله آمادهسازی دادهها، آموزش، تنظیم، استقرار، همکاری و بهاشتراکگذاری الگوهای یادگیری ماشینی بهرهمند شود.
امروزه، یادگیری ماشینی این قابلیت را دارد که حجم عظیمی از دادهها را پردازش کرده و در عین حال به تدوین استانداردها و توسعه الگوریتمهای هوشمندتری بپردازد که قادرند وظایف پیچیده را انجام دهند. دادههای پریسکوپ (Periscope Data) برای استفاده از یادگیری ماشینی و هوش مصنوعی و با هدف ایجاد تحول در تجزیه و تحلیل عمیقتر دادهها تکامل یافتهاند و موجب دستیابی انسان و ماشین به چیزی میشوند که فرهنگ کسبوکار در حال رشد امروز نامیده میشود. درحالیکه امروزه برخورداری از هوش لحظهای (دسترسی درلحظه به اطلاعات) برای تصمیمگیریهای پیچیده در کسبوکارها امری حیاتی است، طی سالهای آینده پیشبینی عملکرد بازارها بهوسیلهی یادگیری ماشینی از نیروی انسانی بهتر خواهد بود.
کسبوکارها بر سر یکپارچهسازی AI با فرایندهای خود با چالشهایی مواجهند، زیرا اغلب آنها نسبت به تغییرات مقاوم هستند. مثلا، لازم است برای برنامههای کاربردی IT بر اساس معماری آن و جایی که شرکتها باید از فکر جداسازی دیجیتال از هوش مصنوعی بیرون بیایند، اولویتبندی انجام شود. اخیرا مشخص شده است که مشارکت کارکنان با AI برای افزایش عملکرد و نگهداری به شیوهای مشابه با اینترنت اشیا (IoT) افزایش یافته است. بهعلاوه، هوش مصنوعی میتواند در جهت ارتقای فرهنگ کاری سالمتر اقدام کند و این در حالی است که طی گزارش اخیر TechRepublic، با تجزیه و تحلیل ایمیلها و دادههای بیومتریک، «شرکتها به راحتی میتوانند احساس تعلق خاطر در بین کارکنان و تشخیص خطوط قرمز را افزایش داده و محیط کاری جذابی را برای ایشان ایجاد کنند.»
در حقیقت، یادگیری ماشینی در شاخههای مختلفی از سلامت گرفته تا آموزش بهکار گرفته میشود و نشانهای از تاخیر در آن مشاهده نمیشود. آنچه درمورد مزایای بهکارگیری هوش مصنوعی در کسبوکارها نمود دارد این است که اکثر شرکتها
(۶۸ درصد) برای تهیه نقشه راه مدیریت دادهها مشارکت فعال دارند؛ این در حالی است که فقط ۱۱ درصد از این تعداد، کار خود را در این زمینه به پایان رساندهاند. امروزه موفقترین مدلها، آنهایی هستند که اجازه میدهند وظایف خاصی توسط هوش مصنوعی انجام شوند؛ بدین ترتیب یادگیری ماشینی میتواند اطلاعات بیشتری در دسترس قرار داده و رفتار مشتریان را پیشبینی کند. مدلهای کنونی یادگیری ماشینی با تکرار سریع دادهها، مجموعه سریع و قابلاعتمادی از دادهها را فراهم میآورند که بهطور مستقیم بر فرهنگ کاری کسبوکارها در خصوص تجزیه و تحلیل واقعی، یکپارچگی و مدیریت دادهها، پیشبینی میزان فروش/سود، امنیت شخصی و پردازش دادهها تاثیر میگذارند.
درحالیکه یادگیری ماشینی در بسیاری از حوزهها نگرانیهایی دال بر جایگزین شدن کار انسان با هوش مصنوعی به وجود آورده، واقعیت این است که در حال حاضر یادگیری ماشینی فقط به افراد اجازه میدهد با حقایق جالبی در کار خود روبهرو شوند، زیرا AI موجب ظهور جنبههای جسورانهتر عملیات کسبوکار، مانند دادهکاوی، میشود. اکنون زمان آن فرا رسیده که به جای نگرانی از آنچه قرار است اتفاق بیفتد، از یادگیری ماشینی برای آنچه در اختیارمان قرار داده، استقبال کنیم. نکته پایانی اینکه میتوانیم یادگیری ماشینی را بهعنوان ابزاری برای صرفهجویی در زمان در نظر بگیریم که به ما امکان میدهد آرزوهای خلاقانهتری را در خود کشف کنیم، درحالیکه خود در پسزمینه به انجام وظایف مشغول است.
آینده فرهنگ کاری اکنون در برابر ما قرار دارد، چنانچه بسیاری از شرکتها به سمت مدل کاری «اجتماعی» گرایش پیدا کردهاند و وظایف خستهکننده را برای یادگیری ماشینی قرار دادهاند، تصمیمگیریها هرچه بیشتر داده محور شدهاند و کار تیمی بهطور کامل توسط هوش مصنوعی هماهنگ میشود. پاییز گذشته، شرکت مایکروسافت نتیجه تحقیق خود را اعلام کرد که نشان میداد عملکرد شرکتهای بهرهمند از AI، ۵% بالاتر از آنهایی است که هیچگونه استراتژی برای هوش مصنوعی ندارند. یکی دیگر از نتایج AI برای فرهنگ کسبوکار این است که بیشتر تصمیمگیریها بر اساس دادههایی انجام میشوند که مدل کسبوکار را بدون فرمت دقیقی ارائه میدهند. در جایی که احتمال، برنامهریزی و استراتژی را مغلوب میکند، کسبوکارها باید انعطافپذیری بیشتری داشته باشند. سوال اینجاست که امروزه این مزیت فرهنگ کاری چطور برای کسبوکارها ترجمه میشود؟
بررسیها نشان دادهاند که بسیاری از مشتریان هنوز به AI اعتماد ندارند که این مساله موجب میشود بهسختی بتوان آنها را متقاعد ساخت که این فناوری میتواند در هر فرهنگ کاری به نفع آنها کار کند. اخیرا موسسه تحقیقاتی ساوانتا (Savanta) دیدگاه ۵۰۰۰ مصرفکننده در سرتاسر دنیا را درخصوص هوش مصنوعی، رفتار اخلاقی و انتقال فکری مورد بررسی قرار داده است. نتایج نشان داده است که بیش از نیمی از پاسخدهندگان معتقدند هوش مصنوعی ناعادلانه است و کمتر از یکسوم پاسخدهندگان نسبت به برقراری ارتباط با کسبوکارهایی که از هوش مصنوعی بهره میگیرند، احساس خوبی دارند. درحالیکه ممکن است عدم اعتماد مصرفکنندگان نسبت به هوش مصنوعی در وهله اول تاثیری بر فرهنگ کسبوکار نداشته باشد، واقعیت این است تازمانیکه مصرفکنندگان حضور نداشته باشند، یادگیری ماشینی نمیتواند درون فرهنگ کسبوکار حل شود. برای درک این موضوع، تصور کنید با هواپیمایی پرواز میکنید که فقط در زیر نیمی از صندلیهای آن چتر نجات قرار داده شده است. برای ایجاد فرهنگ سالمی که یادگیری ماشینی بهطور کامل با آن یکپارچه شده باشد، همه باید حضور داشته باشند.
در مباحث مهم اخیر دربارهی درآمد اصلی، لازم است به یادگیری ماشینی بهعنوان ابزاری برای پایان دادن به تکیه بر نیروی کاری انسانی نگاه کنیم که بهواسطهی خودکارسازی، بهسرعت در حال کاهش است و این در حالی است که میتوان از نیروی انسانی و خلاقیت کاری بهره بیشتری برد. آینده فرهنگ کسبوکار نه تنها در جریان است، بلکه فرهنگ کنونی کار و زندگی روزمره ما را میسازد.
منبع: Forbes