تحقیق موسسه Deloitte درباره نحوه سرمایهگذاری شرکتها در انقلاب صنعتی چهارم (Industry 4.0) بهمنظور فراهم آوردن زمینه تحول دیجیتال، پاردوکسهایی را در حوزههای استراتژی، زنجیره تامین، استعداد و سرمایهگذاری مطرح کرده است.
انقلاب صنعتی چهارم امکان تحول دیجیتال و اهمیت آن برای سازمانها را افزایش داده است. این رویکرد فناوریهای دیجیتال و فیزیکی شامل هوش مصنوعی، اینترنت اشیا، تولید فزاینده، روباتیک، رایانش ابری و … را با یکدیگر ترکیب و به هم متصل کرده تا آنها بتوانند در جهت دستیابی به سازمانهایی انعطافپذیرتر، پاسخگو (ریسپانسیو) و یکپارچه، تصمیمگیریهای آگاهانهتری داشته باشند.
به نظر میرسد، انقلاب صنعتی چهارم فرصتهای بیحدوحصر و نیز گزینههای بیشماری را برای سرمایهگذاری در حوزه فناوری، با خود به همراه دارد. با توجه به اینکه سازمانها در پی تحول دیجیتالی هستند، برای کاهش تعداد گزینههای خود باید به سوالات بسیاری پاسخ دهند: آنها دقیقا امیدوارند به چه چیزی تغییر کنند؛ منابع خود را کجا سرمایهگذاری کنند؛ و کدام فناوریهای پیشرفته میتوانند بیشترین خدمت را به نیازهای استراتژیک آنها بکنند. بهعلاوه، تحول دیجیتال نمیتواند در خلاء اتفاق بیفتد؛ و اینکه با پیادهسازی و اجرای فناوریهای جدید، خاتمه نمییابد. تحول دیجیتال حقیقی معمولا پیامدهای عمیقی برای یک سازمان دارد (استراتژی تاثیرگذار، استعداد، مدلهای کسبوکار و حتی روش سازماندهی یک سازمان).
با توجه به اینکه Deloitte در پی درک چگونگی سرمایهگذاری شرکتها در انقلاب صنعتی چهارم برای ایجاد تحول دیجیتالی است، ما یک نظرسنجی جهانی از ۳۶۱ مدیرعامل در ۱۱ کشور انجام دادیم. اگرچه تعریف انقلاب صنعتی چهارم گسترش یافته، اما ریشه آن در تولید است. به همین ترتیب، نظرسنجی جهانی ما بر شرکتهای تولیدی، برق، نفت و گاز و استخراج معدن و بررسی نحوه و جایگاه سرمایهگذاری آنها (یا برنامه آنها برای سرمایهگذاری) در تحول دیجیتال؛ برخی چالشهای کلیدی که آنها برای این سرمایهگذاریها با آنها مواجه هستند؛ و نیز چگونگی شکل دادن استراتژی فنی و سازمانی خود در برابر تحول دیجیتال، متمرکز بوده است.
این بررسی ترکیبی از جدیت و برنامههای جاهطلبانه برای سرمایهگذاری آینده را نشان میدهد – همچنین، جدایی برنامهها و اقدامات شرکتها، که در بخشهای بعدی به آن خواهیم پرداخت. درحالیکه تحول دیجیتال تقریبا در همه سازمانها در حال شکلگیری است، میتوان پارادوکسهایی را درباره استراتژی، تحول زنجیره تامین، آمادگی ذاتی و محرکهای سرمایهگذاری مشاهده کرد. این امر حاکی از آن است که تمایل برای دیجیتالی شدن همچنان قوی است، اما سازمانها هنوز به شکل گستردهای در پی یافتن راهی هستند تا با استفاده از فرصتهای حاصل از فناوریهای انقلاب صنعتی چهارم در جهت به نوآوری و تحول الگوی کسبوکار، به بهبود عملیات فعلی کمک میکند.
پارادوکس استراتژی: تقریبا همه پاسخدهندگان (۹۴ درصد) اذعان داشتند که تحول دیجیتال هدف استراتژیک اصلی سازمان آنها است. تنها درک اهمیت استراتژیک از سوی پاسخدهندگان، الزاما به این معنی نیست که آنها بهطور کامل قلمرو فرصتهای استراتژیک حاصل از تحول دیجیتال را کاوش میکنند. در حقیقت، ۶۸ درصد از پاسخدهندگان آن را راهی برای سودآوری میدانند.
پارادوکس زنجیره تامین: مدیران عاملی که زنجیره تامین را منطقه اصلی سرمایهگذاریهای تحول دیجیتال فعلی و آینده میدانند، اظهار داشتند که ابتکارات زنجیره تامین اولویت اصلی است. البته به نظر نمیرسد، مدیران زنجیره تامین و افرادی که خارج از حوزه مدیریت ارشد هستند و عملیات واقعی روزانه کسبوکار را هدایت میکنند، یعنی افرادی که احتمالا بیش از دیگران درگیر اجرایی کردن فناوریهای دیجتال هستند، در تصمیمگیری درباره سرمایهگذاری بر تحول دیجیتال، جایگاهی داشته باشند.
پارادوکس استعداد: در ادامه تحقیق پیشین Deloitte درباره انقلاب صنعتی چهارم، با وجو اینکه مدیران ابراز اطمینان کردند که استعداد خوبی برای حمایت از تحول دیجیتال دارند، اما به نظر میرسد که قبول دارند استعداد چالش عجیب و غریبی است. در حقیقت به نظر میرسد، فقط ۱۵ درصد از پاسخدهندگان اظهار داشتند که باید در ترکیبها و مجموعه مهارتها تغییرات چشمگیری به وجود بیاورند. در عین حال، مدیران به یافتن، آموزش و حفظ استعدادهای مناسب بهعنوان چالش اصلی سازمانی و فرهنگی خود اشاره میکنند.
پارادوکس نوآوری: مدیران میگویند، ابتکارات تحول دیجیتالی آنها به نحو گستردهای تحت تاثیر بهبود بهرهوری و اهداف عملیاتی قرار دارند (اساسا، بهرهبرداری از فناوریهای پیشرفته در درجه اول برای انجام بهتر کارها است). این یافتهها که در مطالعات قبلی Deloitte مطرح شده است، به الگوی وسیعتری درباره استفاده از فناوریهای پیشرفته برای عملیات کسبوکار در کوتاهمدت، دستکم در ابتدا، به جای فرصتهای واقعی، اشاره دارد. با این وجود، فرصتهای مبتکرانه فراوانی وجود دارند (و نباید از آنها کاسته شود). سازمانهایی که تحت تاثیر سایر عوامل قرار دارند، مانند افزایش گرایش به نوآوری و تمرکز بر استراتژی داخلی، بازدهی سرمایهگذاری مثبتی را گزارش دادهاند.
در اطراف حلقه فیزیکی – دیجیتال – فیزیکی: توانایی تهیه اطلاعات کاملی از داراییهای متصل و استفاده از آنها برای اتخاذ تصمیمهای آگاهانه، در درک کامل انقلاب صنعتی چهارم اهمیت دارد و یکی از مواردی است که هنوز بسیاری از سازمانها عملا قادر به انجام کامل آن نیستند.
تحقیق ما نشان میدهد که مدیران شرکتهای تولیدی، نفت و گاز، آب و برق و معدن، از فرصتهایی که انقلاب صنعتی چهارم در اختیار آنها قرار داده است، آگاهی دارند و اینکه تحول دیجیتال را بهمنزله راهی برای کنترل رشد، غنیمت میشمارند. در عین حال، قطع ارتباط در حوزههای مختلف حاکی از آن است که مدیران نسبت به نحوه دستیابی به آن مطمئن نیستند (حتی با وجود اینکه برنامههای زیادی برای سرمایهگذاری در آینده دارند). درحالیکه مدیران بهدنبال تبدیل سازمانهای خود به سازمانی یکپارچه هستند که قادر است در عصر دیجیتال فعالیت کند، فرصتهای بسیاری برای ایجاد عملیات متصل، پاسخگو و هوشمند دارند (و راهی خواهند یافت که وعده انقلاب صنعتی چهارم را بهخوبی مجسم میکند).
منبع: deloitte