ارزش یک راه حل به نحوه استفاده از آن بستگی دارد
کشور انگلستان بهره‌وری پایین و بسیاری از کسب‌وکارها در بخش تولید، آینده نامشخصی دارند. عدم قطعیت درباره برگزیت سوالات بسیاری را از جذب و حفظ استعدادها تا مدیریت فرایندها، تامین‌کنندگان و تدارکات، بدون پاسخ باقی گذاشته است.
این در حالی است که بریتانیا نباید در بهره‌وری از اروپا عقب بماند چراکه در آنجا حرکت به سوی تحول دیجیتال و فناوری وجود دارد و مطمئنا انگیزه آن برای افزایش تولید بسیار بالا است.
چه چیزی فراموش شده است؟
برای کسب‌وکارهای بریتانیا، آموزش، آموزش و آموزش حرف اول را می‌زند. درحالی‌که بسیاری از کسب‌وکارها برای دستیابی به اهداف دیجیتالی شدن، اقدام به سرمایه‌گذاری در فناوری‌های ERP کرده‌اند، سهم بزرگی (طبق تخمین من، حدود نیمی) از آنها دانش لازم برای استقرار و استفاده موثر از این ابزار را ندارند. این در حالی است که نمی‌توان فقط کسب‌وکارها را مقصر دانست؛ صنعت IT نیز در این میان سهم دارد. داستان‌های بی‌شماری از راهکارهای به سرقت رفته و استقرارهای بسیار پیچیده شنیده‌ام. در نتیجه، کسب‌وکارهای بریتانیا قادر نیستند از مزایای کامل راهکارهای ERP بهره‌مند شوند.
مشکل کجاست؟
پیاده‌سازی استراتژی دیجیتالی‌سازی، یک اقدام اساسی برای کسب‌وکارهایی بوده که می‌خواستند پیشرو باشند. امروزه، باقی ماندن در فضای رقابت امری ضروری می‌باشد و این چیزی است که موجب اتخاذ راه حل‌های ERP شده است. خودکارسازی، دسترسی لحظه‌ای به داده‌ها، پیش‌بینی دقیق، مدیریت موثر فرایندها و افزایش بهره‌وری، مواردی هستند که کسب‌وکارها در پی به‌دست آوردن آنها هستند.
به‌هرحال، به‌دست آوردن یک فناوری به خودی خود کافی نیست – کسب‌وکارها نیاز به فراگیری روش‌های جدید کار کردن نیز دارند. نمونه‌های بی‌شماری از سازمان‌هایی را مشاهده کرده‌ایم که ERP مناسب کسب‌وکار خود را خریداری کرده‌اند، اما سپس تلاش کرده‌اند که آن را با فرایندهای موجود خود سازگار کنند، یعنی کاری که برخلاف پذیرش و بروزرسانی فرایندها در راستای محصول آنها است.
این کار دقیقا مثل تلاش برای قرار دادن یک میخ مربع شکل در یک سوراخ گرد نیست، بلکه مثل این می‌ماند که یک میخ گرد برای یک سوراخ گرد بخریم و سپس بخواهیم آن را در یک سوراخ مربع شکل وارد کنیم. شکی نیست که این راه حل‌ها ارزش افزوده‌ای برای صاحبان کسب‌وکار به همراه ندارند.
تفکر ساده‌سازی
ERP دیگر گزینه‌ای نیست که «داشتن آن خوب باشد»، بلکه یک «الزام» برای کسب‌وکارها محسوب می‌شود. بریتانیا در آستانه انقلاب صنعتی ۴٫۰ قرار دارد و تمرکز بخش تولیدی این کشور از دارایی‌ها و نتایج، به خدمات‌دهی فرایندها، در حال تغییر است. این کشور دارای تخصص است (به‌عنوان مثال، فقط تولید موتور و بازارهای هوافضای آن را در نظر بگیرید) و شرکت‌های آن دارای فناوری بالغی هستند که قابلیت‌های متعددی در اختیار دارند.
تفکر ساده‌سازی در شرکت IFS انگلستان شکل گرفته و این شرکت توانسته است با گریز از پیچیدگی‌ها و روی آوردن به ساده‌سازی، برای کسب‌وکارها ارزش افزوده به ارمغان بیاورد.
در بازار تولید که با فقر دانش در زمینه برگزیت مشخص می‌شود، افزودن ارزش به معنای ارائه فناوری مناسب و شفافیت اطلاعات است. این امر سازمان‌ها را قادر می‌سازد تا از سرمایه‌گذاری خود در جهت فناوری نهایت استفاده را ببرند، از استعداد خود بیشترین بهره را برده و بهترین آینده ممکن را برای بهره‌وری در کشور انگلستان ایجاد کنند.
منبع: erpnews